قلبم را عصب کشى کردم دیگه نه از سردى نگاهى میلرزد و نه از گرمى آغوشى میتپد
کاش بودی تا دلم تنها نبود کاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرگز زندگی زیبا نبود
ای معنی انتظار یک لحظه بایست
دیوانه شدن به خاطرت کافی نیست؟
برگرد نگاهم کن و یک جمله بگو
تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست؟
قلبم را عصب کشى کردم دیگه نه از سردى نگاهى میلرزد و نه از گرمى آغوشى میتپد
کاش بودی تا دلم تنها نبود کاش بودی تا فقط باور کنی بی تو هرگز زندگی زیبا نبود
ای معنی انتظار یک لحظه بایست
دیوانه شدن به خاطرت کافی نیست؟
برگرد نگاهم کن و یک جمله بگو
تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست؟
خوابیده بودم کابوس میدیدم ؛ از خواب بلند شدم تا به آغوشت پناه ببرم…
افسوس…
یادم رفته بود که از نبودنت به خواب پناه برده بودم
چه مى شد اولین روز جدایى ، برایم تا قیامت شب نمى شد وجود پاک و سرشار از امیدت ، گرفتار سکوت و شب نمى شد
من حسرت دیدار تو دارم به که گویم / از بهر تو من ابر بهارم به که گویم
غیر از تو کسى را به خدا دوست ندارم / از نرگس چشم تو خمارم به که گویم
مرا هر جور خواهى در به در کن جفایت را از این هم بیشترکن بزن با عشق خود آتش به جانم ولى آتش نشانى را خبر کن
هیچ دانی که دراین خلوت بیرنگ سکوت اگر از تو یادی نکنم میمیرم…